چرا باید کسب و کارمان را اینترنتی کنیم؟شاید برای بعضی از افرادی که کسب و کار سنتی دارند، سوال پیش بیاید که چرا باید به سمت کسب و کار اینترنتی رفت ؟ مشتریان ممکن است ترجیح دهند به جای مراجعه حضوری به فروشگاه شما برای اطلاع از محصولات و خدمات، به وبسایت مراجعه کنند. آنها همچنین انتظار دارند که آدرس سایت و شبکههای اجتماعیتان را بر روی کارت و گزینههای تبلیغاتی ثبت کنید. دنیا به سمت مجازی شدن پیش میرود و تنها دلیلی که به بقای فروش و کسب د
چرا باید کسب و کارمان را اینترنتی کنیم؟شاید برای بعضی از افرادی که کسب و کار سنتی دارند، سوال پیش بیاید که چرا باید به سمت کسب و کار اینترنتی رفت ؟ مشتریان ممکن است ترجیح دهند به جای مراجعه حضوری به فروشگاه شما برای اطلاع از محصولات و خدمات، به وبسایت مراجعه کنند. آنها همچنین انتظار دارند که آدرس سایت و شبکههای اجتماعیتان را بر روی کارت و گزینههای تبلیغاتی ثبت کنید. دنیا به سمت مجازی شدن پیش میرود و تنها دلیلی که به بقای فروش و کسب د
ماموریت ها و چشم انداز های شرکت
mission ماموریت♦️vision چشم انداز
چه کاری انجام می دهیم و به چه کسانی کارمان را ارائه میکنیم و چگونه کارمان را ارائه می دهیم. همگی موارد گفته شده در ماموریت هر سازمانی تشریح می شود.ماموریت، کارهای اصلی و موتور محرک هر شرکت به حساب می آیند، ماموریت ها باید در مسیر فرهنگ و ارزش شرکت تعریف شده تا شرکت را به هدف های خود برساند.
♦️چشم انداز هر سازمان آینده هر سازمان و آنچیزی هست که سازمان می خواهد به آن تبدیل شود
ماموریت ها و چشم انداز های شرکت
mission ماموریت♦️vision چشم انداز
چه کاری انجام می دهیم و به چه کسانی کارمان را ارائه میکنیم و چگونه کارمان را ارائه می دهیم. همگی موارد گفته شده در ماموریت هر سازمانی تشریح می شود.ماموریت، کارهای اصلی و موتور محرک هر شرکت به حساب می آیند، ماموریت ها باید در مسیر فرهنگ و ارزش شرکت تعریف شده تا شرکت را به هدف های خود برساند.
♦️چشم انداز هر سازمان آینده هر سازمان و آنچیزی هست که سازمان می خواهد به آن تبدیل شود
چرا در کسب و کارمان، پیشرفت نمیکنیم؟
چرا در کسب و کارمان، پیشرفت نمیکنیم؟
سلام دوستان یک سوال از شما دارم:
چرا با توجه به داشتن، تکنولوژی در سطوح بالا کسب و کار ما پیشرفت نمیکند؟ مثل
تلگرام
اینستاگرام
نیروهای تحصیل کرده
وب سایتهای اموزشی فراوان
شبکه های اجتماعی تخصصی
نرم افزارهای بسیار پیشرفته حسابداری
برنامه های تخصص تجزیه و تحلیل کسب و کار
کتابها و سمینارهای تخصصی در حوزه کسب و کار
مشاوران بسیار با سواد و تجربه در حوزه های مختلف
و……
به
بسم الله
مثل این که باید کارمان را شروع کنیم.
این مطلب اولین متنی است که من می خواهم در وبلاگم منتشر کنم، راستش را بخواهید هیجان زده ام!
البته این حرکت اولین کار من برای راه انداختن این «حسنی تنبل» نبوده ولی امیدوارم بتواند آخری باشد و بالاخره از خانه بیرون بزند و کمی در دنیا به گشت و گذار بپردازد.
دوست دارم بیشتر بنویسم و سعیم را خواهم کرد.
تا بعد
وَ قَالَ (علیه السلام):الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا.و درود خدا بر او، فرمود:دنیا گذرگاه عبور است، نه جاى ماندن، و مردم در آن دو دسته اند: یکى آن که خود را فروخت و به تباهى کشاند، و دیگرى آن که خود را خرید و آزاد کرد. نهج البلاغه(ترجمه دشتی)، حکمت133
- گوسفندی داشتم لاغر مردنی، وزنش خیلی بخواهد بشود پنج کیلو، روی دس
اولین روزهایی که در سوئد بودم، یکى از همکارانم هر روز صبح مرا با ماشینش از هتل برمی داشت و به محل کار می برد. ماه سپتامبر بود و هوای سوئد در این ماه کمى سرد و گاهی هم برفى است. در آن زمان، 2000 کارمند ولوو با ماشین شخصى به سر کار می آمدند.
ما صبح ها زود به کارخانه می رسیدیم و همکارم ماشینش را در نقطه دورترى نسبت به ورودى ساختمان پارک می کرد و ما کلی پیاده راه می پیمودیم تا وارد ساختمان محل کارمان شویم. روز اوّل، من چیزى نگفتم، همین طور روز دوم و سو
دیپ چدار و بیکن
این دیپ خوشمزه جان میدهد برای مهمانی و دورهمی به پا کردن، هر چه دیپهای بیشتری بلد باشیم، کارمان در چیدن یک میز هیجانانگیز برای مهمانان عزیزمان آسانتر
میشود. مهمانها همانجور که معاشرت میکنند و از کنار هم بودن لذت میبرند، چیپسهای کتل را در دیپها زده و عشق میکنند!
این دیپ چدار و بیکن آنقدر لذیذ و خوشقیافه است که مطمئنا همه مهمانانتان طرز تهیهاش را از شما خواهند پرسید. بفرمایید، این هم طرز تهیه دیپ چدار و بی
همکاری داشتم که دهه هشتم زندگی خود را سپری می کرد...
یک روز در دفتر کارمان در لابلای حرف هایش حرف های شیرینی را بازگو کرد و دلم نیامد از آن حرف ها نوشته ای را انجا نگذارم.
میگفت :
کودکان را مستقیم نصیحت نکنید. معمولا ما آدم ها از نصیحت مستقیم خوشمان نمی آید.
می گفت "با رفتار خود فرزندانم را نصیحت می کنم"
و اگر میخواهی به آنها بفهمانی که کتاب بخوانند ، خودت کتاب بخوان
خودن سیگار نکش تا آنها سیگار نکشند
خودت مشروب ننوش تا او ننوشد.
خودت زیبا س
داشتن بچه مدرسهای وقتی که شاغل باشیم، اضطراب زیادی را به ما وارد میکند. ما سعی می کنیم برنامه کاری خودمان را حفظ کنیم و در عین حال مسئولیتهای جدیدی علیرغم داشتن سرویس مدرسه بر سرمان آوار شده است. ما از یک سو نمیخواهیم بچه آسیب ببیند و از سوی دیگر نمیخواهیم کارمان را هم از دست بدهیم.
ادامه مطلب
علاوه بر ماهیت مراجعه کنندگان به دفتر کارمان که بسیار آزار دهنده است، یکی از اتفاقات آزار دهنده محل کارم رفتارهای همکارم است. با اینکه انسان خوب و شریف و معقولی است اما به شدت روی من کراش دارد و این باعث آزار و اذیتم می شود. مدام گوشش به سمت من است که با چه کسی حرف می زنم، چه چیزی می گویم، چه کسانی با من تماس می گیرند، محل زندگیم کجاست، خانواده ام چه کاره اند!! از هر فرصتی برای تجسس در زندگی خصوصی من استفاده می کند! حتی روزهای تعطیل به بهانه ای زن
روزی نیکیتا خروشچف، نخست وزیر سابق شوروی، از خیاط مخصو صش خواست تا از قواره پارچه ای که آورده بود، برای او یک دست کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری ابعاد بدن خروشچف گفت که اندازه پارچه کافی نیست. خروشچف پارچه را پس گرفت و در سفری که به بلگراد داشت از یک خیاط یوگوسلاو خواست تا برای او یک دست، کت و شلوار بدوزد. خیاط بعد از اندازه گیری گفت که پارچه کاملاً اندازه است و او حتی می تواند یک جلیقه اضافی نیز بدوزد. خروشچف با تعجب از او پرسید که چر
ما انسانها همه محتاجِ عکس العملهاییم و در کارهایمان قبل از این که خودمان و هدفمان را در نظر بگیریم به چشمها و زبانهای دیگران فکر میکنیم.
ما قبل از حزب اللهی بودن انسانیم و باید از اخلاقهای اشتباه معمول دور شویم...
قوی و قدرتمند کار کنیم و برایمان اهمیتی نداشته باشد که چه میگویند
ما معبودهایی داریم که دست اندازِ رسیدن به معبود بزرگتر یعنی خدا هستند.
گاهی عنوان مان
گاهی عظمت کارمان
حتی نماز شبمان
و قرائت قرآنمان
حجاب میشود.
در عر
باید عروسک یا ماشین برای همدیگر هدیه یگیریم .شاید یاد بگیریم وسایل بازی عروسک و ماشین هستند نه قلب آدم هایی که پر از عشق و آرزوست .شاید کمتر با احساسات یکدیگر بازی کنیم وآرزو هایی که در قلب یک فرد است را نابود کنیم .یادمان باشد انسان عروسک و ماشین نیست که هرموقع کارمان با آنها تمام شد کنار بگذاریم .قلب انسان با ارزش است ،کاری نکنیم که بشکند چون دیگه قلب سابق نمیشه.مراقب قلب انسان ها باشیم ،قلب انسان وسیله ای برای بازی کردن نیست ... .#امیر_راد #ami
جنگ اعصاب
صبح به صبح بیدار
تمام شب بی خواب
مغز بیمار
خسته از جنگ، خسته از کار
راه مرگ هر روز
مسیر زندگیمان بود
کارمان این است، مرگ تدریجی
دود ماشین و، پیچ های پی در پی
خسته از تکرار، خسته از مردم
حس تو این است، از همه عقب ماندی
راه برگشتی نیست، پیر و بی هدف ماندی
مرگ تلخ است اما
راه دیگر چیست؟
جز به بیهودگی رفتن
جز به روح خود را کشتن
نه دگر قلب و، نه دگر احساس
نه کمی عشق و، ذره ای اخلاص
همه شان را کشتند، همه شان را بردند
آنچه باق
کلاس رباتیک کاملا تخصصی آمل در خانه رباتیک
خانه رباتیک آمل تحت پوشش شرکت کاکتوس پویان گستر می باشد
با کادری مجرب و تجربه بالا
اموزش تمامی دوره های (الکترونیک مکانیک برنامه نویسی)
کیفیت خلاقیت اعتماد سه اصل مهم ما در کارمان است
همشهریان و هم استانی های عزیز اعتماد و رضایت شما در اولویت ما قرار دارد
(مشاوره رایگان)
جهت اطلاعات بیشتر با شماره مربوطه ارتباط بفرمایید:
مدیرت مهندس ابراهیمی: 09199774784
گاهیاوقات نیاز داریم که در خانه، به فایلهای کامپیوتر محل کارمان دسترسی داشته باشیم یا مشکل سادهی کامپیوتر دوستمان را از راه دور حل کنیم. برای این کار، به نرمافزارهایی نیاز داریم که به آنها نرمافزارهای دسترسی از راه دور (Remote Access) گفته میشود. این نرمافزارها امکان کنترل کامپیوتر از راه دور را برایمان فراهم میکنند. دسترسی به کامپیوتر از راه دور دقیقا همان چیزی است که تصور میکنید، یعنی میتوانید از ماوس و صفحه کلید استفاده کن
بیرون بر ها و روستوران ها در مواقعی که خودمان نمی توانیم غذا درست کنید و یا اینکه تعداد پرس های غذا زیاد است به کارمان می آید.پس دانستن معروف ترین بیرون بر در شیراز یک امتباز مثبت برای ماست.خیلی از بیرون برهای خوب در شیراز در کنار خود رستوران هم برای خوردن غذا در همان محل دایر کرده اند.
بهترین بیرون بر شیراز کجاست؟
عوامل بسیاری در تعیین بهترین بیرون بر در شیراز ثاثیر گذار است. به عنوان مثال کیفیت مواد غذایی استفاده شده، سرآشپز، پیک موتوری و …
بیرون بر ها و روستوران ها در مواقعی که خودمان نمی توانیم غذا درست کنید و یا اینکه تعداد پرس های غذا زیاد است به کارمان می آید.پس دانستن معروف ترین بیرون بر در شیراز یک امتباز مثبت برای ماست.خیلی از بیرون برهای خوب در شیراز در کنار خود رستوران هم برای خوردن غذا در همان محل دایر کرده اند.
بهترین بیرون بر شیراز کجاست؟
عوامل بسیاری در تعیین بهترین بیرون بر در شیراز ثاثیر گذار است. به عنوان مثال کیفیت مواد غذایی استفاده شده، سرآشپز، پیک موتوری و …
در یخچال ساختمان محل کارمان هیچ چیز پیدا نمیشود. یعنی هیچ چیزی که قابل خوردن باشد و مال کس دیگری نباشد. تنها چیزی که فراوان است، چای است. به آبدارچی بگویی یک لیوان چایی بدهد یا دو فلاسک، برایش فرق ندارد. جلوی دست هر نفر، یک لیوان چایی پیدا میشود. وسط جلسات چایی میدهند، بعد از جلسات هم چایی میدهند. حتی وقتی آبدارچی میخواهد برود، بهم میگوید که آب کتری جوش است و چایی آماده.برنامه ام در 10 ماه گذشته به این ترتیب بوده که صبح میآیم دفتر. کا
امتداد عمق راهبردی، از واجبترین واجبات کشور هم لازمتر است
رهبر انقلاب، در دیدار اعضای مجمع عالی فرماندهان سپاه:
️ این نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرا مرزی را از دست ندهید؛ قناعت نکنیم به اینکه یک منطقهی خودمان ... این حدیث از معصوم (علیهالسلام) است: «آن کسانی که در خانه نشستند تا به آنها حمله بشود، دچار ذلت شدند.» اینجوری نباشد که یک چهاردیواری را انتخاب کنیم و دیگر کارمان به این نباشد که پشت این دیوار کیست و چ
با سلام...من علی رضا دهقان زاده هستم ما در یک روز به کتابخانه عمومی رفتیم با زعیمیان و بابایی و من و معلم رفتیم کارمان که آنجا تمام شد معلم گفت بیایید برویم مغازه آقای توکلی کتاب بخوانیم ما هم قبول کردیم و رفتیم آنجا که رسیدیم کتاب های رنگا رنگ آنجا بود من و بچه ها کتاب ورداشتیم وشروع به خواندن کردیم فکر کنم بابایی هم کتاب خواندن را خیلی دوست داشت چون داشت زیاد کتاب میخواند همان موقع ابراهیمی به جمع ما اضافه شد و او هم کتاب خواند بعد از چند سا
آقای رضایی اصرار داشت اخوی، مجید بقایی و بقیه دوستان، همراه ایشان به دیدار [امام] برویم. اخوی گفت: برویم به امام چه بگوییم؟ بگوییم این همه بسیجی آمدند، آموزش دیدند، لشکر ها همه آماده اند، ولی ما مسیری برای عملیات پیدا نمی کنیم؟ طرح هایمان ناقص است؟ من که رویم نمی شود، نمی آیم، بگذارید کارمان را انجام دهیم. آقای رضایی قانع شد
راوی: سرلشکر محمد باقری
ملاقات در فکه (زندگی نامه شهید حسن باقری) ص 297
کتاب سنگی بر گوری ، نوشتهٔ جلال آل احمد
ما سنگ هارا با خودمان واکنده ایم و تن به قضا داده ایم و سرمان را به کارمان گرم کرده ایم.
کدام ایده آل است که ارزش یک تن آدمی را داشته باشد تا بتوانی خودت را فدایش کنی.
جلال آل احمد اومده با طنز خیلی چیزا گفته. خب این کتاب درمورد بچه دار شدن جلال و سیمین هست. ولی خیلی جدیه. به قول استادم کسایی که طنازن جدیترین آدم هان. ییه همچین چیزایی. ولی کتاب قبلی که دست یکی از بچه ها بود اون سانسور داشت. ولی این یکی م
آیت الله بهجت :
هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست؛ زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد؛ ای کاش من هم مثل او به خدایم ایمان داشتم.
آیت الله بهجت :
اگر جلوی خود را در ارتکاب به گناهان نگیریم ، کارمان به انکار ، تکذیب و استهزاء آیات الهی، و یا به جایی می رسد که از رحمت خدا ناامید می شویم.
آیت الله بهجت :
هرجا کم آوردی...حوصله نداشتی...گرفته بودی...پول نداشتی...کار نداشتی ...باطری ات تمام شد...تسبیح را بردار و صد بار بگو استغفرالله ربی و اتوب الیه
آروم م
اگر
که مُهر قبولی به کارمان بزنی
سزد که فخرفروشیم بر
زمین و زمان
به تار موی عزیزت قسم
گل نرگس
محبت تو عجین گشته است
با دل و جان
به گوشه نگهت جمع ما
تبرک کن
بیاو مرحمتی کن به
جمع مشتاقان
کسانی که من را میشناسند، میدانند که خیلی دیر عصبانی میشوم اما اگر در این چند سال چند روز را بخواهم انتخاب کنم که خیلی سخت عصبانیت و ناراحتی خود را کنترل کردهام بیشک یکی از آنها روز دفاع از پروپوزال رساله بود. به طور کلی ما باید دو بار از پروپوزال خود دفاع کنیم یکبار در گروه خودمان یعنی جایی که اساتید خودمان حضور دارند و یکبار هم در جلسه تحصیلات تکمیلی جایی که رئیس، معاونین و مدیران دانشکده حضور دارند.
داستان این بود از دو هفته پیش یکی
همیشه تصورم این بود که ویروسها، جز بیماری و دردسر چیزی برای ما ندارند. با این حساب، طبیعی است که وقتی مشغول مطالعۀ روشهای مختلف بازاریابی بودم و با نوع ویروسی بازاریابی آشنا شدم،
بلافاصله این سوال برایم مطرح شد که بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ (Viral Marketing) چیست و واقعا یک ویروس چه ارتباطی با بازاریابی میتواند داشته باشد
اسم بازاریابی ویروسی خیلی کنجکاوم کرده بود و انگیزهام قوی شد تا بخواهم بیشتر در مورد بازاریابی ویروسی بخو
اصولا اوقاتی میخواهیم کارمان زود تر و بهتر راه بیفتد از کسی درخواست میکنیم تا ضامن ما بشود کسی که مورد اعتماد دیگران باشد و دیگران او را قبول داشته باشند.
قطعا تک تک ما از پروردگار خویش خواسته ای داریم اما گاه خواسته های ما بسیار بسیار بزرگ می باشد در حدّی که پیش خود میاندیشیم من که آنقدر پروردگار خویش را با کار های زشت خویش آزار دادم جلوه خوبی ندارد که بی مقدمه و بدون داشتن هیچ ضامنی خواسته خود را بیان کنم.
آخر بار اولمان نیست که بین خ
کسی که جلوی مغازه اش سبد پلاستیکی و آجر میگذارد که بقیه پارک نکنند، نباید اعتراض کند که چرا در لواسان کسانى که زورشان بیشتر است، زمین خواری میکنند!
کارمندی که به ارباب رجوع میگوید امروز برو فردا بیا، نباید شاکی باشد چرا حقوقش دو هفته دیر شد!
راننده تاکسی ای که هیچوقت پول خرد ندارد، و از صبح بد اخلاق است، نباید شاکی بشود چرا کارمند فلان اداره کارش را درست انجام نمیدهد!
مکانیکی که قطعه تعمیری را تعویض میکند، نباید شاکی باشد که چرا ارتوپد به
به نام نامی خدای یکتا؛زیبا آفریننده ی جهان؛هستی بخش گیتی آفرین
دوستان درود و دو صد درود
به وبلاگ خودتون خوش اومدید.خرسندیم از حضور سبزتان و خوشحالیم که توانستیم در فضای مجازی جهت اوقات فراغتتان وبلاگی را طراحی کنیم.امید است با نظرات ارزشمندتون ما را در رفع نواقص کارمان یاری فرمایید.
تندرستی ؛ بهروزی و پیروزی برایتان آرزومندیم.
مدیر وبلاگ شورای دانش آموزی شهیداستکی شوراب صغیر
سلام جانا
عرضم به حضور انورتان که زمستان فصلی خوبی برای رفتن نیست بماند که ایام دیگر هم همینطور هستند ، میگویند مرد است و قولش ! کدام مرد آخه ما همه خیال میکنیم که مرد شده ایم شکمی بالا آورده ایم فکر میکنیم اگر ما باشم دنیا جای دیگریست اما نداستیم که ما آدم برفی هستیم ، وجود ما به نور بند است بخواهیم بمانیم هم وجودمان به نبود خورشید بند است اگر خورشید بالا بیاید کارمان تمام است ، وجود شما گرم است نور است در آغوش شما جایی برای یک آدم برفی نیست .
مامردم خوزستان هرکدام یک زینب بلاکشیم .همگان تصور میکنند که ما مردمی فقیریم اما مافقیر نیستیم .اینجا اتیوپی نیست اینجا خوزستان است .سرزمینی زر خیر با منابع عظیم نفت وگاز و زمینهای کشاورزی مستعد و رودخانه های پرآب .درد ما این است که قربانی تبعیضیم .درواقع دولتمردان درطول چهل سال گذشته فقط فقر تولید کرده اند .ما اگر دچار تبعیض نبودیم میتوانستیم زندگی شرافتمندانه ای داشته باشیم بی آنکه طعم تلخ فقر را بچشیم اما دستهایی در کار است که نمیخواهد خ
بسم الله
اول باید خدا را شکر کرد؛ امید به این که مجلس یازدهم بهتر از مجلس دهم باشد بسیار است.دوم اینکه این مجلس در عین بهتر بودن از مجلس قبل، قرار نیست نهایت ظرفیت نیروهای انقلاب باشد و همین مجلس هم میتوانست قویتر تشکیل شود.سوم اینکه خیال باطل است که فکر کنیم کارمان تمام شده! همانطور که رأی نیاوردن به این معنی نیست که چهار سال بیکاریم، رأی أوردن هم به معنی راحت بودن خیال تا چهار سال نیست. از الآن باید محکم یقهی افرادی را که به اسم
هوالرزاق
09011447878-09169168955
حمل ونقل دراهواز" ما دراین پیشه سالهاست فعالیت داریم و درصددیم تا مشتریانمان ثابت ومثل همیشه از کارمان رضایت کافی داشته باشند.
حمل ونقل دراهواز" از جمله خدماتی که به عموم اراِئه می دهد:
ماشینهای مسقف و روباز
بیمه وبارنامه(بارهای برون شهری)
کارگر باتجربه
بسته بندی اثاثیه(جهت جلوگیری ازصدمه)
حمل و نقل در اهواز"در سراسر کشور آماده فعالیت می باشد.
هوالرزاق
09011447878-09169168955
حمل ونقل دراهواز" ما دراین پیشه سالهاست فعالیت داریم و درصددیم تا مشتریانمان ثابت ومثل همیشه از کارمان رضایت کافی داشته باشند.
حمل ونقل دراهواز" از جمله خدماتی که به عموم اراِئه می دهد:
ماشینهای مسقف و روباز
بیمه وبارنامه(بارهای برون شهری)
کارگر باتجربه
بسته بندی اثاثیه(جهت جلوگیری ازصدمه)
حمل و نقل در اهواز"در سراسر کشور آماده فعالیت می باشد.
کارمان همیشه امیدواری بوده. چون امید داشتن راحتتر از همه چیز بوده، اینکه امید داشته باشی یک نفر بیاید کارها را سامان دهد، زمان برسد که همه چیز سامان پیدا کند همیشه راحت ترین است.
نمی دانم چرا انقدر امید را مقدس کرده اند، امیدواری گاهی وقتها فقط به تاخیر انداختن کاری است که همین امروز باید انجام بدهی...
همین امروز باید کاری پیدا کنی، همین امروز به دختری که دوستش داری ابراز علاقه کنی، همین امروز برنامه ای برای آینده ات بریزی...همین امروز تکلیفت
زندگی، دیکتاتور بیرحمی است. بزرگترین دلیلش هم این است که مجبورمان میکند به تحمل کردنش. حتی اگر هیچ دلیل دیگری هم برای حرفم نداشته باشم، همین یک دلیل برای این که ثابت کند زندگی دیکتاتور بیرحمی است، کفایت میکند.
فکر کنید یک آدم خیلی پر زور، بیاید و بدون این که نظرتان را بپرسد وادارتان کند رو به رویش بنشینید و خیره خیره نگاهش کنید! یا حتی یک قدم جلوتر بگذارد و مجبورتان کند با او شطرنج بازی کنید و تازه، تابع قوانینی باشید که خودش وضع کرده
زندگی، دیکتاتور بیرحمی است. بزرگترین دلیلش هم این است که مجبورمان میکند به تحمل کردنش. حتی اگر هیچ دلیل دیگری هم برای حرفم نداشته باشم، همین یک دلیل برای این که ثابت کند زندگی دیکتاتور بیرحمی است، کفایت میکند.
فکر کنید یک آدم خیلی پر زور، بیاید و بدون این که نظرتان را بپرسد وادارتان کند رو به رویش بنشینید و خیره خیره نگاهش کنید! یا حتی یک قدم جلوتر بگذارد و مجبورتان کند با او شطرنج بازی کنید و تازه، تابع قوانینی باشید که خودش وضع کرده
طرح توجیهی (به زبان انگلیسی: Feasibility Study Report) گزارشی است از توجیه پذیری یک طرح که در ابعاد مختلف از قبیل بازار اقتصادی ، فنی و مالی طرح توجیهی مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد، گزارش طرح توجیهی ، نام دارد. بیزینس پلن یا طرح توجیهی نمای کلی سرمایه گذاری است که قبل از شروع به کار تجارت و کسب و کار به آن نیاز داریم تا با برآورد مالی و زمانی و هزینه از کارمان را داشته باشیم که توسط طرح توجیهی این موارد را بدست می آوریم . با نگارش طرح توجیهی و بیزینس پل
معرفی تراکت به عنوان عامل اصلی فروش
پیش تر به میزان بسیار زیادی درباره شیوه های چاپ تراکت صجبت کرده ایم اما در ادامه این مطلب برای شما خواهیم گفت که تراکت عامل اصلی فروش در ایران است.پس ادامه این مطلب را از دست ندهید.شرکت توزینو به عنوان یکی از اصلی ترین شرکت های تبلیغاتی در ایران این افتخار را دارد که به ارائه خدمات در خصوص طراحی تراکت میپردازد.
کم هزینه ترین و در نخستین روش تبلیغات ، تراکت است که در صنایع مختلف تجاری از آن استفاده می شود.
مزایای منشن در اینستا
منشن چیست
منشن از عبارت Mention انگلیسی به معنای اشاره میآید و چند کاربرد مختلف دارد. برای اینکه کسی را در جایی منشن کنید باید از علامت @ استفاده کنید و نام فردی که موردنظر شماست و قبلا در لیست دوستانتان قرار گرفته را منشن کنید. بعد از تایپ کردن علامت@ یکی دو حرف اول آیدی یا شناسهی دوستتان را وارد کنید تا نرمافزار اینستاگرام، تلگرام و… بتواند راحتتر دوست موردنظرتان را پیدا کند.
نکته
مثلا شما نمیتوانید ر
معرفی وبسایت ثبت رایگان آگهی مونوکار
یکی از راه های دیده شدن و تبلیغ کسب و کارمان ثبت آگهی رایگان در سایتهای مخصوص آگهی است. سایتهای زیادی در این زمینه وجود دارند که حاضرند بصورت رایگان آگهی ما را نمایش دهند. در این مقاله قصد داریم یکی از این سایتها و امکاناتی که در اختیار ما قرار می دهند را بررسی کنیم.
مونوکار از جمله سایتهای بانک مشاغل است که ثبت رایگان آگهی را برای صاحبان مشاغل و کالاها میسر میکند.
ادامه مطلب
دور و برم را نگاه میکنم،
گوشی هوشمند،تبلت و کامپیوتر و ماهواره و تا چشم کار میکند وسایل ارتباطی
که در یک چشم به هم زدن میشود آدم را گره بزنن به هرکجای دنیا که دلش میخواهد...
پس این احساس تنهایی چرا دست بردار نیست و خرخره مان را چسبیده؟
من آدم همان نسلی هستم که رویای دور و درازش داشتن آتاری
با یک جفت دسته ی خلبانی بود،
ما بعدتر ها هم که کامپیوتر را لمس کردیم و ذوق مرگ شدیم
باز این حس تنهایی کشنده را نداشتیم...
کاش یک نفر که ادبیات میداند و لغت ش
دقیقا تا یک جایی فکر می کردیم باید بهش لبخند بزنیم.هر چه گفت لبخند بزنیم،هر امر و نهی ای کرد لبخند بزنیم،هر چیزی را که جا به جا کرد لبخند بزنیم،هر اشکالی که گرفت لبخند بزنیم،هر فکری کرد و هر چیزی را که از پیش خودش گفت ممنوع است لبخند بزنیم.هر اشکی هم که از چشمانمان در آورد...نه لبخند نمی زدیم.شاید هم می زدیم و بعدش مثلا موقع راه رفتن پاهایمان را محکم تر به زمین می کوباندیم یا دفترمان را باز می کردیم و کنار مسائل ریاضی و ترجمه عربی و کارهای روزان
بسم الله الرحمن الرحیم *
پست_سوم
سلسله_مباحث_سبک_زندگی_اسلامی:
پدرومادر ها همه کاری می کنند؛ بعد تا یک چیز می شود، دنبال ذکر و دعا می گردند که خوب بشود.
چرا وقتی ازدواج می کنند دنبال آخوند نمی روند بپرسند که ازدواج چگونه باید برگزار بشود؟ می روند ازدواج می کنند، همه کاری می کنند؛ می زنند، می رقصند؛ خطا می کنند و بعد می بینید بچه مریض می شود؛ آنوقت تمام امامزاده ها می روند. از این امامزاده ها و دعاها چه می خواهند؟
بعد، این دعاها و امامزاده ها ج
پی وی سعید یک خروار غر زدم. مثل همیشه به مدل و شیوه ی خودش هوایم را دارد. اخیرا زیاد میگوید عزیزم و این کلمه اش به دلم نمیچسبد. حالا یک بار تلفنی برایش توضیح میدهم.
چهارشنبه هفته بعد، بند موسیقی محبویم را از نزدیک میبینم! خدایا خدایا خدایا! دلم میخواهد تک تکشان را بغل کنم. البته الان به نسبت اولین باری که در اجراهایشان حضور داشتم خیلی از تعصبات و حساسیت ها را ندارم. حتی مدیتیشن نمیکنم و برام مهم نیست با اهنگ ها غمگین یا مضطرب شوم. با این همه، هن
فکر میکنم برای هرکدام از ما حداقل یک بار این اتفاق رخ داده که سر و کارمان به یک سازمان دولتی/خصوصی/خصولتی افتاده باشد و بنا بر اتفاقاتی از انجام کار ما سر باز زده باشند. یا حتی زمانهایی که بعد از خرید یک کالا مصرفی متوجه منقضی بودن تاریخ مصرف آن میشویم. یا وقتی که متوجه میشویم داخل آبمیوهای که به ما فروخته شده مقدار 60 درصد آب خالص بهکار بردهاند تا مثلا طالبی خالص. منطقاً انتخاب اکثر ما در این موارد رو در رو شدن با فروشنده و احتمالا ج
بدون آنکه متوجه باشیم دستگیره وسیله ای
است که هر روز چندین مرتبه از آن استفاده میکنیم کلیه ی دستگیرهای درب
ساختمان از یراق آلات اساسی منزل و محل کارمان محسوب میشوند جنس دستگیره
ها معمولا از زاماک، آهن یا آلومنیوم می باشد و روکش آن به روش الکترولیز
آبکاری می شود و در رنگ های طلایی، کروم، زیتونی ، کافه ای و سایر رنگ های
دیگر موجود می باشد که در طول زمان و استفاده همان شفافیت و رنگ اولیه خود
را حفظ می کند معمولا وزن دستگیره یکی از فاکتور ه
راهکارهایی برای مقابله با مشکلات مالی در تالار پذیرایی وجود دارد. پس اگر جزو تالاردارهایی هستید که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنید، با این مقاله همراه باشید.
در هر کسب و کاری، به وجود آمدن مشکلات مالی دور از ذهن نیست. در هر مقطعی ممکن است برای یک کارآفرین چنین مساله ای پیش بیاید. مهم نحوه برخورد ما در مقابله با این نوع مشکلات است.
یکی از مهم ترین نکات راجع به مشکلات مالی، شناسایی دلیل آن هاست. خیلی مهم است که گزارشات دقیقی از نحوه کارکر
مربیان مهد بهار در این سه سال و اندی که بهار مهد کودکی شده است مرتب تغییر کرده اند. مدیر مهد بسیار جدی با کارکنانش برخورد میکند و کوچکترین کوتاهی از آنها ببیند اخراج میشوند. این مساله به ظاهر خوب است ولی اگر نیک بنگریم با مربیانی دورو مواجه میشویم که در حضور مدیر مهد تمام کارهایشان را به بهترین نحو انجام میدهند. نمونه اش همین امروز ظهر که موقع گرفتن بهار از مهد، مدیر در مهد حضور داشت. مربی بهار احوالپرسی گرمی کرد و بهار رو آورد و کاپشن اش را تن
قبل از پیوستن به انجمن معتادان گمنام، ما اختیار زندگی خود را کاملاً از دست داده بودیم و دیگر نمیتوانستیم مانند دیگران زندگی کنیم و از آن لذّت ببریم برای زندگی به چیزی متفاوت نیاز داشتیم و تصور میکردیم که آن را در مواد مخدر پیدا کردهایم برای ما مواد مخدر مهمتر از خانواده، همسر و فرزندانمان شده بود و میبایستی آنرا به هر قیمتی به دست میآوردیم در این راه به بسیاری از مردم لطمههای شدید زدهایم اما بیش از همه خودمان را آزار دادهایم
نه سوار هواپیمایی بودم که بخاطر نقص فنی تیتر اخبار بشه . نه قطاری که از ریل خارج بشه . نه خودرویی (بخوانید پراید) که مچاله بشه . نه کرونا ویروس (فکر کنید وارد ایران نشده باشه :)) بعد ۲۲ بهمن میگن: عه، اومد) افتاده به جونم .
نه یار اومده و نه یاری که بود رفته . کلا قضیه یار کنسله .
هنوز فیلم و سریال میبینم . کتاب میخونم . اخبار و دنبال میکنم و میرم سرکار و برمیگردم . هنوز گهگداری توی همون کافه معروف که زیاد ازش گفتم وقت میگذرونم . هنوز حالم از زندگی بهم م
این یک بحث مستقیم فمنیستی نیست اگر چه بحث تساوی، بین حقوق زن مرد ناخودآگاه بحث را فمنیستی می کند.حتی در کشورهای معتقد به آزادی و دمکراسی، شکاف جنسیتی در مورد پرداخت حقوق زن و مرد وجود دارد.کشور ایران در رده برابری جنسیت از بعد پرداخت حقوق مالی مساوی میان زن و مرد در انتهای جدول قرار دارد.شخص من تا به امروز در سه محیط کاری کار کرده ام و در هر سه محیط کاری حقوق آقایون بیشتر از خانم ها بوده بدون توجه به کارکرد و نتیجه مثبت کاری و سطح تحصیلات و
- در چه تاریخی به جبهههای مقاومت اعزام شدید و انگیزهتان جهت حضور چه بود؟ سال 93 که جنگ شروع شده بود خیلی از دوستانم را میدیدم که به عراق میرفتند و برمیگشتند، من هم خیلی دوست داشتم بروم. در ماه محرم میگفتم یا لیتنا کنا معک: ای کاش ما هم روز عاشورا با حضرت بودیم. حالا روزش رسیده که ما لبیک بگوییم. دوستی داشتم خدا ایشان را خیر دهد مرتب میرفت و میآمد؛ من هم به ایشان اصرار زیادی میکردم که میخواهم بروم عراق. گفت: خوب باشد سعی خودم را م
در این پست می خواهیم درباره ما و داستان راه اندازی کسب و کارمان توضیحاتی بدهیم .شاید خلاصه ای از تجربیات کودکی بنیانگذار مهرزمان جالب باشد.در دوران گذراندن تحصیلی دوران راهنمائی و کتاب هنر اول راهنمائی و دل بستن به این کتاب زیبا شروع شد.یکی از بهترین و جذابترین و بهتربگویم دوست داشتنی ترین کتاب من بود.معلم هنر ما مشاغل کاریش در دو نوبت بود و بعدظهرها به مغازه ایی که دایر کرده بود در زمینه مهرسازی و تابلو سازی بود و از انجا که بنده علاقه ا
در این پست می خواهیم درباره ما و داستان راه اندازی کسب و کارمان توضیحاتی بدهیم .شاید خلاصه ای از تجربیات کودکی بنیانگذار مهرزمان جالب باشد.در دوران گذراندن تحصیلی دوران راهنمائی و کتاب هنر اول راهنمائی و دل بستن به این کتاب زیبا شروع شد.یکی از بهترین و جذابترین و بهتربگویم دوست داشتنی ترین کتاب من بود.معلم هنر ما مشاغل کاریش در دو نوبت بود و بعدظهرها به مغازه ایی که دایر کرده بود در زمینه مهرسازی و تابلو سازی بود و از انجا که بنده علاقه ایی ز
نسشته بودم نگاهش می کردم. کار دیگری نداشتم. اولش می ترسید. دور نمی شد. چند قدمی که می رفت بر میگشت که خیالش راحت شود. بدو می آمدم سمتم و چیزی می خواست. انگار بودنم کافی نبود و حتی از چیزی نخواستن هم واهمه داشت. یکی دوساعتی که گذشت رفیقم رسید. قرار بود با هم جایی برویم، اما نه به آن زودی. او هنوز می دوید. حالا دورتر می رفت. یخش آب شده بود. یکی دوتا رفیق هم پیدا کرد. رفیق های چند دقیقه ای. خانواده هایشان زود می رفتند بچه ها هم دنبال آنها. از دست دادن را ب
در این پست می خواهیم درباره ما و داستان راه اندازی کسب و کارمان توضیحاتی بدهیم .شاید خلاصه ای از تجربیات کودکی بنیانگذار مهرزمان جالب باشد.در دوران گذراندن تحصیلی دوران راهنمائی و کتاب هنر اول راهنمائی و دل بستن به این کتاب زیبا شروع شد.یکی از بهترین و جذابترین و بهتربگویم دوست داشتنی ترین کتاب من بود.معلم هنر ما مشاغل کاریش در دو نوبت بود و بعدظهرها به مغازه ایی که دایر کرده بود در زمینه مهرسازی و تابلو سازی بود و از انجا که بنده علاقه ایی ز
در این متن انگیزشی روانشناسی جول اوستین در مورد فواید لبخند زدن صحبت می کند.
مطالعه قسمت اول
با استفاده روزانه مولتی ویتامین روح یا این متن روانشناسی انگیزشی
می توانید شادی را به زندگی تان تزریق کنید.
ما هر روز فرصت های زیادی برای ناراحت بودن، ناامید شدن و رنجیدن از دیگران داریم. مثلا:
✔ ممکن است برنامه روزانه مان به نتیجه نرسد
✔ کسی در محل کارمان به ما بی احترامی کند
✔ یا کاری که بایستی یک ساعته تمام می شده، سه ساعت طول بکشد.
مردم د
ما فدائیانِ ه کسره!
اصلا نفهمیدیم از کجا شروع شد. آنقدر تدریجی بود که یکهو به خودمان آمدیم و دیدیم که داریم «پیامهایه تبریکه ساله نو» را جواب میدهیم. این لعنتیها کارشان را خوب بلد بودند؛ قبل از اینکه ما بتوانیم حرکتی بکنیم، شبیخون میزدند و همه جا را تسخیر میکردند.
آنها جنگ روانی را هم بلد بودند. آدمهایی که دوستشان داشتیم را میبردند سمت خودشان تا از آنها برای ضربه زدن به ما استفاده کنند؛ و اینگونه ما ارتباطمان با صمیمیترین دوست
نقد و بررسی فیلم ققنوس سیاه Dark Phoenix 2019فرنچایز «مردان ایکس»ِ فاکس با فیلم «فونیکس سیاه» که جایگاه خودش را به عنوان شرم آورترین پایان بندی این سری فیلم ثابت می کند، برای همیشه به اتمام رسید و خودش را با رویی سیاه تسلیم مارول استودیوز کرد!
بگذارید همین ابتدای کار حس و حالی که پس از دیدن این فیلم داشتم برایتان توصیف کنم: «سایمون کینبرگ» در قسمت پایانی حکم شکنجه گری را داشت که ما را در خرابه ای متروک، مخوف و تاریک به صندلی آهنی و سختی بسته و آرام آ
همین چند روز پیش بود که از شرایط گله داشتم و قرارم با آدمی به هم خورده بود یا درواقع او زده بود زیر همه چیز. خیلی بیانگیزه و اتفاقی رزومهام را برای کسی فرستادم و همان روز قرار مصاحبه گذاشتند و همان روز تماس گرفتند که فردا بیا سر کار و یک هفته آزمایشی کار کن. همینقدر ناگهانی و سریع. راستش شرایط بدی نیست و خیلی بهتر از قرار به هم خورده قبلی است اما نمیدانم چرا نمیتوانستم و یا درواقع هنوز هم نمیتوانم به چیزی خوشبین باشم.
امروز روز اول ک
از سخنپراکنی بیمورد عبور کنم و برسم به چند چیزی که شاید به کارمان بیاید.
یک:
اینکه بی نت بودن تمام کار و بارم را مختل کرده به کنار، نبود یک موتور جستجوگر، از صبح آزارم داده است. همین چند دقیقه پیش جستجوگر یوز را امتحان کردم. تقریباً کار میکند. اگرچه سرعت کمی دارد و ممکن است نتایج مورد نظرتان را هم خیلی سریع پیدا نکند، ولی بهتر از نبودنش است. البته که نتایج نمایش داده شده هم سه تا یکی، باز میشوند!
موتور جستجوگر یوز: https://yooz.ir
اگر به خدما
حسام حسینزاده
از نخستین روزهایی که وارد مدرسه شده بودم و صحبتهایی که با مدیر و دیگر مسئولین داشتم، به این فکر میکردم که چگونه میتوان تجربهای عملی از آموزش خودمراقبتی جنسی (آن هم در دورۀ ابتدایی و برای پایۀ ششم) را شکل داد. در جلسهای که ابتدای سال با اولیاء داریم تا در جریان مواضع و رویکردها و شیوۀ کارمان قرار بگیرند، برایشان توضیح داده بودم که اگر همهچیز خوب پیش برود، در زمستان چند هفتهای از کلاس «تفکر و پژوهش» را به این بحث اخ
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستان شد , او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد.او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه س
من استادم را پیدا کردم. پارسال هم داشتمش ولی در قسمت بیرون باغ مانده بودم، شاگردِ مرحوم آیت الله مجتهدی است. وقتی میخواستم وارد شوم آرزو داشتم به مدرسۀ ایشان در تهران بروم، ولی طیّ یک حال گیری عجیب فهمیدم آقای مجتهدی در سال 86 فوت کردهاند، البته بعدها فهمیدم که آقای مجتهدی به شدّت اخلاقی سنّتی دارند در حدی که حتی با وجودِ کیف سامسونت هم مخالفت میکنند چه برسَد من که مظهر شرکم!
شما هنوز عرفا را نمیشناسید و از نزدیک ندیدهاید، راستش من هم
حسام حسینزاده
از نخستین روزهایی که وارد مدرسه شده بودم و صحبتهایی که با مدیر و دیگر مسئولین داشتم، به این فکر میکردم که چگونه میتوان تجربهای عملی از آموزش خودمراقبتی جنسی (آن هم در دورۀ ابتدایی و برای پایۀ ششم) را شکل داد. در جلسهای که ابتدای سال با اولیاء داریم تا در جریان مواضع و رویکردها و شیوۀ کارمان قرار بگیرند، برایشان توضیح داده بودم که اگر همهچیز خوب پیش برود، در زمستان چند هفتهای از کلاس «تفکر و پژوهش» را به این بحث اخ
پروژه آماده درس شیوه ارائه مطلب با موضوع وب معنایی
در مورد وب معنایی
چکیده:روند رو به توسعه ی تکنولوژی در دهه های اخیر باعث جمع شدن انبوهی از اطلاعات شد که این فزونی اطلاعات ایجاب میکند تا ما مدیریت صحیح اطلاعات و یکپارچگی اطلاعات را سر لوحه ی کارمان قرار دهیم. برای رسیدن به این هدف نیاز به اطلاعات و پردازش های مفهومی داریم به طوری که ماشین ها نیز توانایی فهم اطلاعات را داشته باشند. درواقع هدف اصلی وب معنایی نیز همین است در گزارش پیش رو بر
بعد از یک ماه برگشتم سرکار. در تمام طول مسیر از پنجره بیرون را تماشا می کردم . بعد از یک قرنطینه ی خانگی طولانی دیدن محیط خارج از خانه جذاب بود. باران همه جا را شسته بود. و منتظر یک آفتاب بود تا گیاهان و سبزه ها قد بکشند. با این حال باید احتیاط های لازم را برای دوری از آلوده شدن به ویروس کرونا می کردیم . چون شر ویروس با آب باران دفع نمی شد .صورت ها پشت ماسک بود و چند نفری هم دستکش پلاستیکی دست شان بود که گهگاه صدای خش خش آن به گوش می رسید. شانزده
با توجه به استقبال فامیل از عضویت در صندوق مهرفامیلی و نظر به تکمیل سقف اعضاء در صندوق مهرفامیلی که منجر به عدم عضوگیری جدید شد، در نظر داشتیم با همین تعداد عضو در سال جاری و عدم عضوگیری جدید تا پایان سال کارمان را استمرار ببخشیم.
اما با توجه به درخواست های اعضاء برای افتتاح حساب برای خود و یا فرزندان و اعضاء خانواده، با شرایط ذیل امکان ثبت عضو جدید از اواسط خرداد ماه 99 فراهم خواهد شد.
افرادی که تمایل به عضویت خود یا اعضاء خانواده خود در صندو
در این آموزش ایلوستریتور به طراحی کاراکتر در ایلوستریتور میپردازیم.
در این مقاله از آموزش ایلوستریتور به طراحی کاراکتر در نرم افزار ایلوستریتور می پردازیم و به صورت پروژه محور به طراحی یک کاراکتر روح خواهیم پرداخت. برای شروع کار، در پنجره new document یک آرت برد در ابعاد 900*1200 ایجاد میکنیم و آن را create میکنیم. برای ایجاد بک گراند کارمان از ابزار rectangle استفاده میکنیم و به طوری که آن را در کل آرت برد میکشیم یا اینکه میتوانیم ابزار را انتخاب کنیم و ر
ولى اگر براى دوام این بقا، دیگر نتوانستیم دست انسان هاى محبوبمان را بگیریم، تمام ارتباطمان وابسته به اختراع وینت صرف و باب کان (مخترعان اینترنت) شد، اگر دوست داشتن هایمان در قلب هاى رنگ و وارنگ مجازى خلاصه ماند، بقا به چه کارمان مى آید؟ اگر این حیات شیوه اى نباتى پیدا کرد که فقط زنده بمانیم ولى بدون لمس و نگاهى نزدیک به آنچه پیش ازین روحمان را زنده نگه مى داشت، آن وقت چه؟! زندگى در جزئیاتْ زیباست، در چهره ى رفیقت وقتى که دیر مى رسى و او پشت در
از دفعه قبلی که لپ تاپم رو دستم گرفتم 2 روز میگذره. صفحه هنوز روی فرم پایان طرح پژوهشی بود. میخواستم هر روز در اینجا چیزی ثبت کنم اما دیدم از این دیسیپلین اضافه پرهیز کنم که انبوه دیسیپلین ها روانم را اذیت نکند. شب روز 1 با بچه های شعر رفتیم بیرون، قهوه نوشیدیم و گپ زدیم و خیلی خوش گذشت. گویا قرار است امشب یا فردا شب هم برنامه ای داشته باشند اما من بیشتر از یک بار از این جلسه ها در هفته را اضافه میدانم. وقتش را ندارم؛ شاید داشته باشم! اما اولویتم ن
آرین کم سن و سالترین معشوقهی من تا به الان بوده. بهراد، دوست و همکلاسی آرین، هم همینطور. بله، من با دو دوست وارد رابطه شدم آن هم به فاصلهی یک ماه بعد از جدایی یکی از دیگری. هر دو از این قضیه خبردار بودند و مشکلی با آن نداشتند. الان که 27 سال دارم چنین کاری را تکرار نمیکنم. باتجربهتر شدهام. آن موقع 22 ساله بودم و آرین 19 ساله. توی انجمن کتابخوانی که علیرضا راه انداخته بود با هم آشنا شدیم. موهای تابدارش تا به شانههایش میرسید. وقتی که نش
به گزارش جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، خودنویس، هم قشنگ است و هم با آن میشود خوشخط نوشت پس هرجور فکر کنیم هیچ نیاز خاصی بهخودکار نبود، ولی آنهایی که در قدیم با خودنویس مینوشتند، چنین فکری نداشتند.
در واقع آنها از دست خودنویس به ستوه آمده بودند. جوهر خودنویس زود خشک نمیشد و باید آنقدر صبر میکردند تا جوهر خشک شود. همین هم کارها را عقب میانداخت. مثلاً یک نویسنده باید کلی صبر میکرد تا جوهر یک ورق نوشتهاش کاملاً خشک
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
بسیاری از آنچه که در کتابها و جزوهها و خیلی جاهای دیگر میخوانیم یا میشنویم، داده و اطلاعات هستند، نه دانش، زیرا از مسیر فهم ما نگذشتهاند. پردازش نشدهاند. فرآیند فهم باید از تجربه کردن و درگیر شدن آغاز شود تا مسألهای شکل بگیرد. آن مسأله در ذهن ما مثل یک شکل است با حفرهای در میان آن، مثل یک پازل با قطعهای مفقود، یا مثل ماشینی که یکی از چرخدندههای آن از جایش افتاده است. پس یا اصلاً کار نمیکند و یا ع
.
کارمان برعکس شده بود؛ به جای اینکه خانواده داماد برای پایین آوردن مهریه چانه زنی کنند، برای بالابردنش اصرار می کردند. از آن ها اصرار و از دکتر انکار.
چون ایشان اصلاً مسائل مالی را عاملی اساسی نمی دانستند؛ وقتی از حسن خلق و دیانت داماد اطمینان پیدا می کردند، بقیه مسائل را حل شده می دیدند. از طرفی می گفتند: «ما برای جامعه الگو هستیم؛ نباید مبنایی بگذاریم که دیگران به سختی بیفتند». آخر سر هم، مهریه ای در حد متوسط آن روز تعیین شد.
(شهید دکتر محمد
.
کارمان برعکس شده بود؛ به جای اینکه خانواده داماد برای پایین آوردن مهریه چانه زنی کنند، برای بالابردنش اصرار می کردند. از آن ها اصرار و از دکتر انکار.
چون ایشان اصلاً مسائل مالی را عاملی اساسی نمی دانستند؛ وقتی از حسن خلق و دیانت داماد اطمینان پیدا می کردند، بقیه مسائل را حل شده می دیدند. از طرفی می گفتند: «ما برای جامعه الگو هستیم؛ نباید مبنایی بگذاریم که دیگران به سختی بیفتند». آخر سر هم، مهریه ای در حد متوسط آن روز تعیین شد.
(شهید دکتر محمد
در این آموزش ایلوستریتور به آموزش طراحی لوگو در ایلوستریتور میپردازیم.
در ابتدا در این آموزش ایلوستریتور برای شروع پروسه ی طراحی لوگو به ایده پردازی میپردازیم. موردی که شاید خیلی از طراحان قبل از شروع کار خود به آن در آن مشکل داشته باشند پس قبل از ورود به محیط نرم افزار ایلوستریتور گذری بر آن خواهیم داشت.
ایده پردازی برای طراحی لوگو در ایلوستریتور
لوگوها سه نوع هستند:
لوگو تایپ: لوگوی Samsung و یا لوگوی Microsoft نمونه ای از لوگوهای تایپی هستند
به خدا که عجیبید. شگفتی از سر و رویتان میبارد.
با بیخیالیِ محض شب موشک باران پروازهای تجاری را لغو نکردهاند؛ انگار نه انگار شرایط تنشزا و جنگی. هموطنتان را با موشک روی هوا منفجر کردهاند، طوری که تکههایش را هم نمیشود تشخیص داد. با بولدوزر دوان دوان خودشان را رساندهاند سر صحنه سقوط و شخمش زدهاند مبادا کسی بویی ببرد. سه روز تمام توی رویتان نگاه کردهاند و پایکوبی کردهاند و کل کشیدهاند که انتقام سخت گرفتیم و آمریکا دارد به
دیروز هنگام مرتب کردن کتابخانه، چشمم افتاد به عکسی و لبخندی... و رفتم به سه ماه و بیست روز پیش... جمعه ی بعد از تولد زینب بود. هنوز تعدادی از بادکنک های رنگی وسط خانه پخش بود. هنوز خامه ی صورتی مالیده به لباس عروس های دخترها را نشسته بودم، هنوز یک برش از کیک توی یخچال بود. صبحِ جمعه ی رخوت انگیزی بود. خوابِ دل چسبی بود. صدای زنگ خانه بلند شد. قلبم ریخت. چه کسی این موقع صبح کارمان دارد؟ چه اتفاقی افتاده؟ بابا بود. آمد و گفت بعدِ نماز صبح در مسجد خبرها
هوالحق
...بسم الله الرحمن الرحیم خیلی حرف درونش دارد، اُمّ الاسماء الله است، خیلی چیزها از الله درمیاید، از رحمان درمیاید، از رحیم در میاید. قرآن میفرماید: (بل نحن محرومون) ما محروم هستیم، یعنی همین که به اندازه همه عالم آفرینش در بسم الله الرحمن الرحیم درونش حرف دارد، مطلب دارد، درونش مقام دارد، عالی ترین مقامی که انسان در سیر الی الله میتواند برسد، مقام بسم الله الرحمن الرحیم است.تا باطن بسم الله برای ما کشف نشود، هیچی از عوالم... همانطور ک
زود قضاوت نکنید
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهیبیمارستان شد ,,, او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد ومستقیم وارد بخش جراحی شد ,,,او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد ومنتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگرنمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟پزشک لبخندی زد وگفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تم
باسمه تعالیچلچراغپند و اندرزقصیده ۱۲
می سرایم از پدر ، من یک قصیده بهرتانتا که فرزندان کنند اعمال و باشد راهشان
پند و اندرز پدر را بشنو از ما ای پسرتا شود درسی برای نسل ما، در این زمان
راستی را پیشه کن در زندگی و کار خویشتا توانی از دروغ بگریز و دوری کن از آن
گر سخن لهو و لعب باشد، مگو بهر عمومتا توانی گو کلام اولیا و عارفان
گر بود کاری صلاحت، جستجو در آن مکنگر بدانی عیب این و آن، مگو بر دیگران
چونکه اسراف است تبذیر و بود آن ناثوابحد اوسط
حدود هزار سال پیش«لیدی گودیواا»همسر یکی از بزرگان انگلیس،در اعتراض به افزایش بی رویه مالیات برای مردم شهر خود، هر روز به سراغ همسرش میرفت و عاجزانه تقاضا میکرد که مالیاتها کاهش پیدا کند.همسر او که سیاست و تصمیمهای سیاسی خود را بر خواسته همسر خود ترجیح میداد، به همسرش گفت: اگر یک روز،برهنه سوار اسب شوی و تمام شهر از سمتی به سمت دیگر بروی، مالیاتها را کاهش خواهم داد.گودایوا اسبش را زین کرد. لباسهایش را بر زمین ریخت. درشهر گفتند:گودیوا درحمایت
دیروز هنگام مرتب کردن کتابخانه، چشمم افتاد به عکسی و لبخندی... و رفتم به سه ماه و بیست روز پیش... جمعه ی بعد از تولد زینب بود. هنوز تعدادی از بادکنک های رنگی وسط خانه پخش بود. هنوز خامه ی صورتی مالیده به لباس عروس های دخترها را نشسته بودم، هنوز یک برش از کیک توی یخچال بود. صبحِ جمعه ی رخوت انگیزی بود. خوابِ دل چسبی بود. صدای زنگ خانه بلند شد. قلبم ریخت. چه کسی این موقع صبح کارمان دارد؟ چه اتفاقی افتاده؟ بابا بود. آمد و گفت بعدِ نماز صبح در مسجد خبرها
جهان چه مرگش شده؟ روزها، شبها چه مرگشان است؟ چیست این همه غم و درد و اندوهی که سایه افکنده روی این منطقه؟ آدمها چه مرگشان شده؟ این همه خشم و نفرت و فریاد انتقام انتقامی که آخر گریبان خودمان را میگیرد ـ و چه بسا گرفته است ـ از دهان آدمهای کجاست که بیرون میآید؟ جهان چه مرگش شده؟ جان آدمها چرا اینقدر بازیچه و بیارزش شده؟ من پر از سوالم، پر از حیرانی، پر از ترس. شدهام حکایت وولندِ اولِ کتاب مرشد و مارگریتا. وولند با دو روشنفکر وارد بح
CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری چند سالی است که وارد حوزه بازاریابی و مدیریت شده است.منظور از CRM که مخفف مدیریت ارتباط با مشتری می باشد این است که ارتباط با مشتریانمان و نحوه پاسخ به نیازها و در خواست های آنها را به بهترین شکل مدیریت کنیم ، که این امر باعث موفقیت روز افزون کسب و کارمان خواهد شد.باید این را در نظر گرفت که CRM (سی آر ام) تنها یک نرم افزار نیست.امروزه برخی اوقات منظور از سی آر ام یک برنامه تحت وب یا نرم افزار است که به سازمان ها اجازه می د
من (شنگول العلما) با آقای جوگیر وارد ادارهی بوق شدیم تا مجوز فلان را بگیرم.
منشی آن اداره همی مشغول موبایل خویش بود.
آقای جوگیر: ببخشید خانم من برای گرفتن موجوز فلان آمدهام.
او در حالی که تمام قد در موبایلش فرو رفته بود و فقط مقداری از دستش بیرون از موبایل بود، با اشاره دست فرمان ایست داد. یعنی که کمی صبر کنیم. تا کار شخصیاش تمام شود.
آقای جوگیر: او مشغول لعب است. خدا کند زودتر خاتمالعب شود.
با تعجب بسیار گفتم چه گفتی؟
آقای جوگیر: منظور از
در این آموزش ایلوستریتور به آموزش ساخت pattern در ایلوستریتور می پردازیم.
در این قسمت از آموزش ایلوستریتور به آموزش ساخت پترن در ایلوستریتور می پردازیم. در ابتدا به منوی file مراجعه می کنیم و با کلیک روی گزینه new یک فایل A4 با مد رنگی CMYK می سازیم. در سند باز شده با فشردن کلیدهای ctrl + R خط کش را در محیط ایلوستریتور فعال می کنیم و کارمان را شروع می کنیم.برای اینکه بتوانیم در نرم افزار ایلوستریتور یک پترن بسازیم ابتدا باید یک shape به نرم افزار بدهیم و ف
متنی که میخواهم بنویسم احتمالا در نهایت ملقمه ایست از چند نظریه و ایده از چند کتاب مختلف که با آنها همذات پنداری کرده ام و تصادفا در این مدتی که در خانه مانده ایم به جمع آوری آنها مشغول بوده ام.
اول کمی درباره ی خلوت: در کتاب مینیمالیسم دیجیتال، کال نیوپورت تعریف جالبی از خلوت ارائه میکند که احنمالا شما هم مثل من در تعریف آن اشتباه میکنید. در این کتاب خلوت نه جدایی فیزیکی و دور شدن که به این معناست که مغز ورودی دریافت نکند به طور دقیق تر خلو
سلام "ری را"ی عزیز.
الان که این نامه را برایت مینویسم در آغوش امن خدا هستی.
راستش را بخواهی خواستم با تو،صحبت کنم.در این همهمه ی افکار کسی نیست به حرفایم گوش دهد و از آنجایی که تو افکاری برای همهمه نداری حرف هایم را با دقت بیشتری گوش میدهی.
راستش را بخواهی اینجا هوا خوب نیست.آتش بود که به پا شد در این چند مدت،حسابی
هوا پر از دود شده.هیچ چیز را نمیشود درست دید.
خفقان دارد،نمیشود نفس کشید.بغض های زیادی فرو خورده میشود که برای قلب ضرر دارد.
قلب های ز
به این عکس نگاه کنید. به نگاه آدمها. نگاه بیتفاوت، نگاه غرق در افکار سادهی خود، نگاه منتظر، نگاه خالی آدمها، کراواتها، یونیفورمها و کت و شلوارها، موهای چرب و آبشانه شده. عکس بوی سیگار میدهد، بوی افکار پریشان و ناامیدی مصدق، بوی خستگی. هانس شنیر میتوانست بوها را از پشت تلفن تشخیص دهد، گیریم من هم بتوانم بوی فضای توی عکسها را بفهمم! به مصدق نگاه کنید. به آن سرِ بلندش که گذاشته روی دستهای بیرمقش نگاه کنید. به دستهاش نگاه کنی
آموزش ضروری
آموزش ضروری Autodesk Dynamo به مشتریان Revit اجازه می دهد تا دستگاه های سفارشی بسازند تا مشکلات نمایشی خود را به روش های هوشمندانه تر و سریع تر حل کنند.
شما می توانید برای تجزیه اطلاعات ، خواندن و تغییر اطلاعات از منابع خارجی ، ایجاد هندسه در خود دینامو یا تغییر هندسه در سوابق Revit - همه با استفاده از زبان بصری مبتنی بر توپی دینامو - محاسبه کنید.
این کلاس آموزشی شما را به درک ایده های اساسی برنامه نویسی رانندگی دینامو و تقویت از دیدگاه نمای
هر زمان در سیاست خارجی از مواضع خود کوتاه نیامدیم و محکم ایستادیم، نتیجه بهتری گرفتیم.
این در حالی است که هیچوقت نتوانستهایم از ابزارهای خود در دیپلماسی بینالملل فوتبال استفاده کنیم و از همه بدتر اینکه اعضای ما زمانی متوجه تصمیمات سیاسی و غیرورزشی میشدند که کار از کار گذشته بود و باید به این تصمیمات تن میدادیم؛ میزبانی نکردن از تیمهای عربستانی از این دست تصمیماتی است که به آن تن دادیم و تبعات آن به اینجا رسیده است.
بازی ندادن اع
سلام "ری را"ی عزیز.
الان که این نامه را برایت مینویسم در آغوش امن خدا هستی.
راستش را بخواهی خواستم با تو،صحبت کنم.در این همهمه ی افکار کسی نیست به حرفایم گوش دهد و از آنجایی که تو افکاری برای همهمه نداری حرف هایم را با دقت بیشتری گوش میدهی.
راستش را بخواهی اینجا هوا خوب نیست.آتش بود که به پا شد در این چند مدت،حسابی
هوا پر از دود شده.هیچ چیز را نمیشود درست دید.
خفقان دارد،نمیشود نفس کشید.بغض های زیادی فرو خورده میشود که برای قلب ضرر دارد.
قلب های ز
به نام خدای تنبل ها :)
دوستم پیام میدهد میپرسد:"ما قرار بوده فلان تکلیف را تحویل استاد ندهیم؟"
میگویم: "قراری نداشتیم!"
میگوید: "همه جوری در گروه میگویند نفرستاده اند که انگار قرار بوده ندهیم."
یک کلام! میگویم "همه" در این باره تصمیم نمیگیرند. فکر حلال و حرام حقوق کارمندیت باش.
میگوید هستم. میدانم هست.
وقتی چند ساعت بعد که استاد ده تکلیف برتر را معرفی میکند و میگوید حدود 60-70 درصد تکالیف خوب قابل قبول بوده، وقتی تکالیف را باز میکنیم و میبینیم از
یکی از مشکلاتی که در زندگی با آن دست به
گریبانیم؛ تلاش فراوان و کُشنده، از لحظۀ شکل گرفتن یک ایده یا فکر در ذهنمان تا
رسیدن به هدف یا نتیجۀ مورد نظر است.
جالب است بدانیم که این کار، گاهی مانند
ترمز عمل می کند و سرعت ما در رسیدن به هدفمان را می گیرد.
زیرا در مسیر زندگی هم نَشیب (سرازیری) داریم
و هم فَراز (سربالایی)!
وقتی در نَشیب هستیم، باید تلاش کنیم تا به قلۀ
کوچک نزدیکمان (هدف های جزئی و میانی) دست یابیم.
هنگامی که در فَراز قرار گرفتیم، باید
به نام مهربانترین
سلام و خسته نباشید ...
غرض از نوشتن، این نبود که مزاحمتان شویم، آخر می دانیم که این روزها سرتان با اوضاع دنیا خیلی مشغول است. و کارها عجیب گره خورده اند توی هم و مطمئنم شما هم زود آستین بالا زده اید که این آشفته بازار را اصطلاحا راست و ریست کنید. اما چه کنیم که دست و دلمان جز به نامه نوشتن برایتان نمی رود. آخر اگر به شما ننویسیم به چه کسی بنویسم ؟ آن هم در این اوضاع و احوال که سطح دغدغه ی انسان های در ظاهر وسیع بین، محدود شده اس
دانلود موزیک برای تیزر تبلیغاتی
در همه نوع سبک تیزرهای تبلیغاتی مانند تیزرهای تبلیغاتی موشن گرافیک ، انیمیشن دو بعدی و سه بعدی ، رئال و تلفیقی و … داشتن یک آهنگ تقریبا الزامی است . بسته به نوع تیزر و شکل گیری و مفهوم آن ما باید انتخاب درستی داشته باشیم و باید برای تیزر آهنگی بسازیم یا آهنگی مناسبی را انتخاب کنیم و از بخشی از آن که بیشتر به کارمان می آید استفاده کنیم . حتما لازم نیست که برای هر تیزری که ما میسازیم آهنگسازی کنیم در خیلی مواقع می
آموزش اساسی Dynamo 2.x
Autodesk Dynamo به مشتریان Revit اجازه می دهد آموزش اساسی Dynamo 2.x تا مشکلات خود را با روشهای درخشان تر و سریع تر مقابله کنند.
می توانید اطلاعات را از منابع خارجی تفسیر و تفکیک کنید ، هندسه جدیدی ایجاد کرده و هندسه در سوابق Revit موجود را تغییر دهید - همه از زبان بصری مبتنی بر توپی Dynamo استفاده می کنند.
این کلاس آموزشی باعث می شود شما ایده های اساسی رانندگی برنامه نویسی بصری را با دینامو درک کنید و آنها را در نمایش ترکیبی در Revit بکار بگیرید.
بسم الله الرحمن الرحیم .
از روز قبل نخود و لوبیا خیسانده بودم و چند بار آبشان را عوض کرده بودم. حوالی ظهر گذاشتمشان بپزد. جزء قرآنم را خواندم بعد هم نماز و کم کم آماده شدیم برویم نمایشگاه بین المللی قرآن .
هوا به شدت گرم بود. ساعت دو ظهر روز جمعه از خانه زدیم بیرون. حوالی ساعت سه همینطور که از زیر یکی از پل های روگذر رد میشدیم چشمم به بنر تبلیغاتی نمایشگاه خورد ! نوشته بود از ساعت ۱۷ تا ۲۴ !!!!
زود آمده بودیم دو ساعتی وقت داشتیم . رفتیم تجریش ! بازار
تابهحال نویسنده هایی که از آنها ترجمه کردهام، به خوابم نیامدهاند. اما امروز عصر داشتم چرت میزدم که بلند شوم و دوباره کار و کار و کمی
هم دوباره کار که یوزف روت به خوابم آمد. پریشان احوال بود. با تعجب
پرسیدم چته یوزف جان. گفت چون تو مترجم مارش رادتسکی بودهای آمدهام به
خاطر تعبیر اسفناجهای جدی از تو عذرخواهی کنم. گفتم چرا. گفت آخر چرا به
عقل ناقصم نرسیده که اسفناج نمیتواند جدی باشد. نگاه کردم دیدم ای داد بیداد، من هم برداشتهام ع
درباره این سایت